سه‌شنبه، تیر ۱۰، ۱۳۹۳



ستار سعادت کنجاره های اسماعیل یون را نشخوار میکند

===================================.
شخص سعادت کوچی از پشتون های ناقلین است که توسط حکومت های فاشیست گذشته از ریگستان های تفتیده ی بلوچستان هند به شمال افغانستان انتقال داده شده و باکوچ دادن های اجباری ازبیک ها و تاجیکان، زمین هاو کشتزار های آنان را برای این ناقلین توضیع نموده اند.
ستار سعادت کوچی زاده ی بجا مانده از نسل انتحار هفته های پیش در یک گفتگوی تلویزیونی گفته بود که هزاره ها بقایای سربازان چنگیزخان بوده واوزبیک ها و تاجیک ها از ازبیکستان و تاجیکستان آمده اند.
درحالیکه هزاره ها اسناد سوابق زنده 2500ساله زندگی درین سرزمین رادارند.ا گر به گفته این طالب : هزاره ها بقایای سربازان چنگیز باشند باز هم دارای سابقه تاریخی قریب به یک هزار سال اند.
اما سابقه پشاتین - شکارچیان اطراف کوه های سلیمان در 350 سال قبل میرفتند تا ارتفاعات سلسله های کوه های سلیمان برای شکار.آنها باشکار نمودن خرس ، گراز و آهو از پوست وروغن وگوشت آنهااستفاد ه مینمودند . در همان روزگاران آنها با مشاهده تعداد آدم های وحشی بین جنگلزار سفید کوه و شکار و گرفتار نمودن آنان ، آنهارا با خود در قریه آورده تحت تعلیم گرفته لباس پوشانیده و مصرف نمودن غذای پخته و زندگی گروهی را به آنان آموختند.پس از اهلی شدن آنان برای شان زبان یاد میدادند.وقتی آنها توانستند مثل آدم ها حرف بزنند و کار کنند آنهارا برای کار های جمع آوری علف،هیزم،ساختن قلعه و غیره می گماشتند .اهلی شدگان به قیمت های مناسب خریدو فروش میگردیدند.این قوم وحشی با یاد گرفتن زندگی گروهی ، بعد ها در اطراف پشاور امروزی کم کم از وحشی گری به زندگی در گروه های کوچک و تشکیل خانواده روی آوردند واز همان دوران سگ و اشترنیز وارد زندگی اشتراکی این قوم گردید.
آن جماعت اهلی شده در دره های اطراف پشاور امروزی سکنا گزین گردیدند که امروز بنام دره خیبر معروف است .از آنجا به طرف جلگه های حاصلخیز جنوب و علفزار های جنوب غرب نشر گردیده وتا شالکوت (کویته فعلی) نیز رسیدند.
اما امروز این کوچی طالب منش با استفاده از سیاست های تبعیض امیز حکومت فاشیست کرزی همچون اسلاف زنجیری خویش به تعفن پراگنی میپردازد.
باتاسف هیچ کسی آنرا جدی نگرفته وبه طورقاطع نمیاستند تا جلوساطع این تعفن افکار صادراتی (سازمان استخبارات پاکستان) رابگیرد.رهبران هزاره و ازبیک و تاجیک افغانستان چنان سرگرم معامله های شبانه روزی اند که کمترین فرصت بخاطر اندیشیدن برای فردا های که آمدنیست را ندارند.
پشتون هابدون استثنا ازریس جهمور مزدور تا طالب های خفته در غژدی بدون تردید تمامی تلاش های شان بر بنیاد استیلای قومیت پشتون ها وحذف هویت های اقوام بومی این کشور استوار است.هرپشتون ملاعمر،احمدشاه درانی، ستار، طاقت؛ یون، نادرشاه وکرزی اند اما رهبران اقوام غیر پشتون تمامی کمپاین شان خانوادگیست وهنوزموفق به شکستاندن خط سرخ خانوادگی نگردیده اند تا با عبور ازین مرز به ملیت ، مملکت و مردم خویش بیاندیشند. با این وضعیت سرنوشت مردم در این منجلاب سیاسی بکجا خواهند انجامید؟

هیچ نظری موجود نیست: